اطلاعات تماس

  • آدرس

    مشهد، بلوار آزادشهر

  • شماره تماس

    ۰۹۱۵۱۱۷۶۲۴۶

  • ایمیل

    info@Alikhani.ir

معامله گری در عین داشتن ظاهری ساده دارای پیچیدگی‌ها و دشواری‌های فروانی است به‌طوری‌که درصد زیادی از کسانی که وارد بازار می‌شوند حتی با یادگیری تحلیل های مختلف تکنیکال (technical) و بنیادی (fundamental) بازهم موفق به کسب سود مستمر از آن نمی‌شوند.

دلیل پیچیدگی معامله گری در بازار سرمایه این است که انسان در طول یک معامله با عواطف و احساسات انسانی خود مواجه می‌شود. درگیر طمع، ترس، هیجان، استرس و … می‌شود و توان مدیریت صحیح معامله خود را از دست می‌دهد.

روانشناسی معامله گر

معامله گران بسیاری هستند که کورکورانه از روش های موفق دیگران استفاده می کنند، اما به دلایل بیشماری اکثر آنها در تکرار موفقیتِ این روش ها ناتوانند. روش معامله لاک پشتها (Turtles Trading System) که اوایل ده هشتاد توسط ریچارد دنیس ابداع گردید، اثباتی بر این مدعاست، نتایج این روش خیره کننده بود.  هدف ریچارد دنیس آموزش آن به دیگران بود، زیرا می خواست تشخیص دهد که آیا آنها نتایج مشابهی میگیرند یا خیر. او با چاپ یک آگهی در وال استریت ژورنال و انتخاب ۱۴ معامله گر، شاگردان جدید خود را انتخاب نمود.

ریچارد دنیس ترجیح می داد از معامله گران بی تجربه به جای معامله گران سابقه دار استفاده کند، زیرا نمی خواست شاگردان جدیدش نگرش ها و تعصبات قبلیشان از بازار را با خود به همراه بیاورند. او میخواست آنها تنها روش او را به دقت فرا بگیرند و با وسواس بسیاری از آن پیروی کنند، زیرا این احتمال می رفت که معامله گران با تجربیات مختلف، نظر شخصیشان را به این روش تحمیل کنند. در نهایت شاگردان مبتدی او، که روش او را همانطور که یاد گرفته بودند استفاده می کردند، به معامله گرانی حرفه ای تبدیل شدند و در نهایت آن روش را در راستای تطبیق با شخصیتشان ارتقاء دادند.

استراتژی های زیاد و سود دهی وجود دارند که رعایت نکات اصلی آن استراتژی ها برای موفقیت الزامی است، با این حال هیچ راه کاملا موفقی برای معامله با آن استراتژی وجود ندارد. بعد از فراگیری روش معاملاتی، این معامله گر است که باید روش را برای موفقیتش بهینه کند. در واقع این بهینه سازی ها هستند که روش را با شخصیت معامله گر هماهنگ کرده و به او این قدرت را می دهد که همیشه قوانین روش معاملاتی اش را به نحو احسن پیاده کند.

مانع سر راهمان در موفقیت، خودمان هستیم باید توجه کرد که ذاتا روش صحیح معامله را نمی دانیم، بهترین روش، روشی است که بر اساس شخصیت خودمان شکل می گیرد. همه ما، به عنوان انسان، در تمام جنبه های زندگیمان به دنبال دیگران قدم بر می داریم. در واقع روندها ماحصل همین رفتار هستند، حال این روند در خرید لباس، خرید وسایل خانه، صحبت کردن و یا هر جنبه دیگری از زندگی باشد. بزرگترین دشمن ما در معامله تقلید از دیگران است، کاری که همیشه به طور غریزی انجام می دهیم. برای پرهیز از این اتفاق به روشی با قوانین سخت گیرانه نیاز داریم، زیرا معمولا غرایز انسانیمان ما را به کاری وا می دارد که بر خلاف اصول روش معاملاتیمان است. بنابراین، اگر روشی صحیح مبتنی بر عملکرد گذشته بازار طراحی نکنیم، این غرایزمان است که در این کشاکش پیروز خواهند شد و منطق و تجربه، جای خود را به احساسات می دهند.

بارها شنیده ایم که ۹۰ درصد معامله گران بازنده هستند و برای کسب درآمد به مشاغل دیگر روی می آورند. اما به این موضوع فکر کنید که کار در محیط راحت خانه بدون فشار محیط، در حالی که بر سرنوشتمان احاطه کامل داریم، چقدر جذاب خواهد بود. زندگی معامله گران موفق بازارهای مالی در حقیقت آرزوی درصد زیادی از توده مردم است. با این حال، تعداد زیاد بازنده ها در بازارهای مالی، خیلی ها را دلسرد می کند.

مهارت های یک معامله گر

آیا دشمنی با معامله گران کوچک در بازار وجود دارد؟

ممکن است احساس کنید که در بازار دسیسه هایی وجود دارد تا ما موفق نباشیم! چگونه ممکن است این همه معامله گر در استفاده از روشی با احتمال موفقیت ۵۰ درصد و قدمت صدها ساله، شکست بخورند؟ این موضوع مدتهاست که معامله گران تازه کار را مایوس می نماید.

خیلی وقت ها از معامله گران می شنویم: سازندگان بازار، مسیر بازار را هدایت می کنند و یا تنها کسانی که پول در می آورند کارگزاران و سرمایه گزاران بزرگ هستند.

من در این مقاله روانشناسی کاربردی ، به شما اطمینان می دهم که هیچ دسیسه ای وجود ندارد و این ها شایعاتی بیش نیستند. این شایعات از ناتوانی ما در طراحی روش معاملاتی موفق نشات می گیرند و خودمان هم می دانیم که بازار عناصری را که برای موفقیت نیاز داریم، در اختیارمان می گذارد.

گاهی اوقات شنیدن اظهارات بعضی از اعضای گروه معاملاتیَم مبنی بر اینکه تمام دانسته هایم را در اختیارشان نمی گذارم، شوکه ام می کند. این افراد هر وقت ضرر می کنند این مسائل را مطرح می کنند. هیچکس نمی خواهد وقتی ضرر می کند تقصیر را به گردن بگیرد. خیلی از افراد جامعه برد را تحت هر شرایطی از آن خود می داند و آن را به تلاش سخت خود نسبت می دهند! اگرچه این کار اثرات مثبتی بر زندگی می گذارد، اما در زمینه معامله هرگز.

اگر در پذیرش ضرر مشکل دارید، بهتر است هر چه زودتر قبل از معامله با پول واقعی بر این نقطه ضعف غلبه کنید. در روانشناسی کاربردی معامله گری باید بدانید که ضرر امری متداول در هر کسب و کاریست و باید به عنوان قسمتی از آن پذیرفته شود. اگر کسی در پذیرش ضرر با مشکل مواجه است، باید دیدِ خود را تغییر دهد، در غیر این صورت بهتر است به فکر شغل دیگری باشد. در واقع وقتی معامله را به عنوان شغل پذیرفته اید، ضرر را به طور ضمنی در نظر گرفته اید. ضرر نه خوب است نه بد، بلکه تنها قسمتی از فرایند معامله را تشکیل می دهد. وقتی به این امر واقف شدید، برای طراحی و ساخت روشی مناسب آماده اید.

بعضی از ما معامله مداوم در طول روز را ترجیح می دهیم و بعضی دیگر دوست داریم تنها یک یا دو معامله را در طول روز انجام دهیم. زمانی من با روشی معامله می کردم که در ماه یک بار نیاز به معامله داشت. تعداد معاملاتتان مهم نیست، چیزی که مهم است پیدا کردن آن تعداد معامله ایست که به شخصیتتان می خورد.

علاوه بر همخوانی با شخصیت معاملاتی خود، روش باید با شاکله کلی زندگی شما نیز هماهنگ باشد. اگر علاوه بر معامله شغل تمام وقت دیگری دارید، روشتان باید متقضیات زندگیتان را در نظر بگیرد. در غیر اینصورت، حتی بهترین روش های تاریخ محکوم به شکست هستند. به همین دلیل است که هیچ روشی کامل نیست. اگر شخصی به شما گفت که روش معاملاتی کاملا موفقی وجود دارد، به احتمال زیاد دروغ می گوید و منافعی در زدن این حرف متوجه اوست.

همچنین موثر بر کار معامله گران، تعداد بردها به ازای تعداد باختهاست. افراد بسیاری ضررهای گاه و بیگاه روششان را بر نمی تابند. حقیقت این است که اکثر روش های موفق بیشتر بازنده اند تا برنده. نکته کلیدی در این روش ها، مقدار سودی است که معاملات برنده در مقایسه با معاملات بازنده می دهند. روش معاملاتی لاک پشتی ریچارد دنیس بیشتر ضرر میکرد (تقریبا ۴۰ درصد معاملاتشان می بردند)، اما معاملات برنده آنقدر سود ده بودند که عملکرد کلی روش بسیار موفق بود.

راه های موفق روانشناسی معامله گر

عدم اطمینان به روش معاملاتی می تواند خطر ساز باشد. هزاران معامله گر علیرغم یادگیری یک روش در سالهای متمادی، به دلیل عدم اطمینان کامل به آن، سرمایه گذاری های کورکورانه ای را انجام داده و خود را در شرایط دشواری قرار داده اند. اعتقاد راسخ به روش معاملاتی بسیار مهم است، اما باید از طریق آزمایش در شرایط مختلف بازار حاصل گردد. یعنی می بایست عملکرد گذشته روشتان را بر جفت ارز یا سهامی که در نهایت معامله خواهید کرد، ارزیابی کنید. هر کاری به غیر از این، معامله را به قمار تبدیل کرده و به شکست منجر می گردد.

کسانی که قبل از معامله با پول واقعی روش خود را از آزمونهای سختی می گذرانند، اطمینان لازم برای معامله را بدست خواهند آورد و برای سودها و ضررهای احتمالی آماده خواهند بود. همه روش های معاملاتی ممکن است در دوره ای، افت موجودی حساب را به دنبال داشته باشند. اما اگر قبل از استفاده از پول واقعی این موضوع را روشن کنید، مجبور به تحمل مثلا ۴۰ درصد افت سرمایه نخواهید شد. روش های دیگری هستند که این نقطه ضعف را ندارند، ولی ممکن است در بلند مدت سود کمتری از روش  قبلی داشته باشند. در وهله اول، روش باید با برنامه و شخصیت شما هماهنگ باشد.

در روانشناسی کاربردی باید بدانید که هر کسی تحمل مشخصی برای ضرر دارد. به همین دلیل است که اغلب، معامله گرانی که با پول مجازی سود می کنند، هنگام شروع به معامله با پول واقعی، علیرغم استفاده ار روشی موفق و آزمایش شده، ضرر می کنند. من معتقدم ایراد کار این است که به محض شروع به معامله با پول واقعی، عنصر احساسات را به معامله وارد می کنیم، عنصری که تا قبل از این در معامله مجازی خود را نشان نمی داد. این تفاوت کوچک است که باعث عکس العمل های نسنجیده ما هنگام ضرر می شود. احساسات و معامله دو امر غیر قابل جمع هستند. معامله گر احساسی در نهایت زیان می کند، حتی اگر از نظر علمی بهترین تکنیکها و بیشترین اطلاعات را داشته باشد. احساسات او تصمیم های اشتباهش را به دنبال دارد. به یاد داشته باشید که غرایزمان به ما می گویند که از دیگران تقلید کنیم، حتی اگر دیگران اشتباه کنند.


اگر تصویر خوانا نیست اینجا کلیک کنید
همزمان با تأیید انتشار نظر من، به من اطلاع داده شود.
* نظر هایی كه حاوی توهین است، منتشر نمی شود.
* لطفا از نوشتن نظر های خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.


Choose Your Color
You can easily change and switch the colors.